سرتیتر آخرین خبرها

سرتیتر آخرین خبرها

تیتر سایت های خبری . بیوگرافی . سخنان اشخاص بزرگ خودباوری . آخرین اخبار هفتکل . عکس های جدید از تکواندو کاران . فیلم ویکی پدیا . بهترین فلاسفه ایرانی . ساکن تربت حیدریه . شرکت سیمان . مطالب آموزنده . اخبار حوادث و اتفاقات . اخبار جشنواره. 10,708,440
سرتیتر آخرین خبرها

سرتیتر آخرین خبرها

تیتر سایت های خبری . بیوگرافی . سخنان اشخاص بزرگ خودباوری . آخرین اخبار هفتکل . عکس های جدید از تکواندو کاران . فیلم ویکی پدیا . بهترین فلاسفه ایرانی . ساکن تربت حیدریه . شرکت سیمان . مطالب آموزنده . اخبار حوادث و اتفاقات . اخبار جشنواره. 10,708,440

بخش قابل انتشار سفر به خط مقدم نبرد با داعش

دکتر محمد صادق کوشکی توفیق داشت تا به عنوان کارشناس مطالعات منطقه ای در ایام اربعین حسینی ، در کنار زیارت سید الشهداء با هماهنگی نیروهای امنیتی عراق به بازدید خط مقدم نبرد با داعش در محورهای تاجی ، بلد و سامراء در شمال و «جرف الصخر» در جنوب بپردازد و از نزدیک چگونگی انجام عملیات برعلیه نیروهای داعش را نظاره گر باشد. لذا متن پیش رو گزارش عمومی این سفر از سوی وی است که برای اطلاع مخاطبان نامه منتشر می شود: حفاظت از مثلث مرگ اولین بخش به ابتکاری مربوط می شود که نیروهای مردمی عراق برای تامین زوار اباعبدالله در روز اربعین با مشاوره نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به کار بسته بودند. حفظ امنیت راهپیمایی روز اربعین از چند منظر برای ما یک امر حیثیتی محسوب می شد. چرا که در صورت هرگونه خدشه به آن از یک سو کل پیام اربعین به جهانیان را خدشه دار می ساخت و از سوی دیگر به مفهوم قدرت نمایی داعش بود که بارها حمله به زوار امام حسین را تبلیغ کرده بود. از طرفی اتباع 60 کشور جهان در این راهپیمایی 22 میلیون نفری شرکت داشتند که حتی یک حمله کم دامنه خمپاره ای نیز می توانست تلفات زیادی از زوار امام حسین بگیرد. برهمین اساس جبهه گسترده ای در برابر نیروهای عراقی قرار داشت که می بایست امنیت آن را تامین می کردند. چنانچه می توان محدوده خطر را از «جرف الصخر» در جنوب بغداد تا حد فاصل جاده نجف و کربلا قرار داد که شاخص تعیین آن نیز پراکندگی نیروهای داعش در منطقه و احتمال انجام عملیات از سوی آنان در این محدوده بود. منطقه ای که از سوی «حسن الراشد» وزیر ارتباطات عراق به دلیل شدت درگیری های ایجاد شده از سوی داعش «مثلث مرگ» لقب گرفته بود. تولد «حشد الشعبی» در واقع چون مسیر اصلی راهپیمایی اربعین از نجف به کربلاست ، بنابراین جمعیت متراکم جاری در این مسیر هدفی بود که داعش قصد داشت با اجرای تاکتیک شلیک از راه دور موشک و خمپاره آنان را هدف قرار دهد که شعاع آن تا فاصله 15 کیلومتری جاده نیز می رسید. بنابراین نیروهای عراق کار ایجاد حلقه امنیتی در این منطقه وسیع را که عمدتا صحرایی است را از 2 ماه قبل آغاز کرده و عمق این حلقه را تا شعاع 30 کیلومتر افزایش داده بودند. البته داعش تنها در یک مورد موفق شد 7 موشک گراد که برد آن به لحاظ فنی دست کاری شده بود را از نقطه ای خارج از حلقه امنیتی ایجاد شده در شب پنجشنبه قبل از اربعین (20 آذر) به سمت کربلا شلیک کند که به منطقه «سوق البصره» در 7 کیلومتری حرم امام حسین اصابت کرد و تلفاتی از شهروندان آن منطقه گرفت که در واقع حومه غربی شهر کربلا محسوب می شد و نتوانست خدشه ای به مسیر اصلی راهپیمایی وارد کند. همچنین در مسیر شمال به جنوب منتهی به کربلا که از استان بغداد به سمت این شهر می رسد به دلیل آلودگی امنیتی ، طبق سنوات گذشته شاهد انجام عملیات های تروریستی توسط داعش در مسیر زوار بودیم. یک نکته در این جا قابل ذکر است و آن اینکه پاکسازی دایره امنیتی زوار اربعین و همچنین جبهه شمالی از دیالی تا مرز نینوا با اقلیم کردستان و همچنین استانهای صلاح الدین و الانبار ، با بکار گیری ابتکار جدیدی با نام «حشد الشعبی» از آن یاد می شود و متشکل از گروههای مسلح مردمی است انجام شد. نیروهایی که در کنار نیروهای رسمی عراقی وظیفه مبارزه با داعش را برعهده گرفته اند. معادل فارسی این نام در فارسی «اجتماع مردمی» است که سازمان آن به نیروهای بسیج شباهت دارد. البته چنین سازمانی با الگوی بسیج مستضعفین پیش از این در سوریه با نام «جیش الشعبی» تشکیل شده بود که واژه نزدیک تری به بسیج مردمی در ایران است اما چون این واژه پیش از این در عراق توسط صدام بکارگرفته شده بود و بار منفی را به اذهان عمومی متبادر می ساخت عنوان «حشد الشعبی» جایگزین آن شد. این نیروه ترکیب جدیدی از قوای سازمان یافته ای چون سازمان بدر ، عصائب اهل الحق ، گردانهای حزب الله عراق و گردانهای سید الشهداء هستند. الگوی گیری دیگری از سازمان بسیج «حیدر العبادی» نخست وزیر جدید عراق برای اولین بار این واژه را در تبریک به نیروهای مسلح عراق و قوای مردمی به کار برد. او که در واقع فرمانده کل قوای عراق نیز محسوب می شود در پیام خود خطاب به فرمانده عملیات صلاح الدین به مناسبت بازپس گیری پالایشگاه بیجی در روز 23 آبان ماه سال جاری از واژه «حشد الشعبی» در توصیف نیروهای بسیج مردمی عراق که در این عملیات بزرگ شرکت داشتند یاد کرد. این ابتکار زمانی به آزمون گذاشته شد که پس از فتوای ایت الله سیستانی برای جهاد انبوهی از جوانان عراقی برای عضویت به مراکز ثبت نام نیروهای امنیتی و ارتش عراق هجوم آوردند اما ازآنجا که این نهادها ظرفیت سازماندهی این افراد را نداشتند بنا براین شد تا این جمعیت بنا به وابستگی های عشیره ای ، سیاسی و گروهی و حزبی خود سازماندهی شدند تا به مناطق عملیاتی اعزام شوند. این روش سازماندهی از روش سازماندهی نیروهای بسیج در دوران دفاع مقدس الگو برداری شد که براساس آن نیروهای هم زبان و فرهنگ در قالب یک لشکر سازماندهی می شدند تا قابلیت کارکردی بالاتری از خود نشان دهند. که نمونه بارز آن ساماندهی نیروهای آذری در لشکر عاشورا بود. پیروزهایی که «حشد الشعبی» در آن شریک است البته «أحمد الأسدی» سخنگوی رسمی حشد الشعبی روز 26 آذر ماه رسما اعلام کرد که «حیدر العبادی» دستور تشکیل این گروه را در قالب یک ساختار مستقل صادر کرده است که به طور مستقیم زیر نظر خود نخست وزیر به عنوان فرمانده کل قوا به عملیات می پردازند.این نیروها دارای فرماندهی اطلاعات و عملیات ویژه ای هستند که در هماهنگی با دستگاههای اطلاعاتی امنیتی حکومتی کار می کنند و به مناطق عملیاتی اعزام می شوند. مثلا اخیر شورای استانی الانبار اعلام کرد که 1300 نفر از این نیروها که مجهز به سلاح های سبک و نیمه سنگین هستند پس از اتمام آموزش در پایگاه «حبانیه» واقع در غرب «الرمادی» به عملیات بر ضد داعش اعزام شده اند. در واقع باید گفت شکست محاصره «آمرلی» توسط نیروهای داعش نیز با مشارکت گسترده این نیروها انجام شد که دوشادوش نیروهای امنیتی و ارتشی عراق ابتدا شهر «سلیمان بیک» در شمال شرقی استان صلاح الدین را آزاد کردند و سپس عملیات آزادی آمرلی را آغاز نمودند. واقعیت های انکار ناپذیر البته یک نکته انکار ناپذیر مبنی بر این وجود دارد که بقای داعش در چهار استان نینوا ، صلاح الدین ، دیالی و الانبار مدیون همکاری ساکنان آن محسوب می شود که در دوره صدام دارای جایگاه ویژه ای بوده اند. به عنوان مثال باید گفت موصل «سنگر» بعثی ها در دوره صدام محسوب می شد. این شهر در آن زمان پشتوانه تشکیل هسته افسرانی بود که بازوان حکومت مرکزی محسوب می شدند و متصل به شبکه اجتماعی و قبیله ای شمال غرب عراق بودند. صدام به خصوص روی افراد قبیله خود ، «البونصیر» و هم شهری هایش در تکریت حساب ویژه ای باز کرده بود و مثلثی از نخبگان شهرهای موصل ، سامراء و الرمادی تشکیل داده بود که هسته های قدرت او در سرویس های امنیتی – اطلاعاتی را ایجاد کرده بودند. علاوه براین موصل خانه ژنرال های حزب بعث محسوب می شد و محیط اطراف آن محل سکونت بیش از300 هزار نیروی ارتش و سرویس های اطلاعاتی – امنیتی بعثی بود. برآورد ارتش آمریکا تا سال 2005 مبنی بر این بود که تعداد 1100 افسر رسمی تحت پرچم ، 4000 ستوان ، 2000 سرهنگ تمام و 103 هزار سرباز وابسته به بعث در استان نینوا حضور داشته اند که در واقع هسته شورشیان ضد نیروهای ائتلاف در این استان پس از سقوط صدام را نیز تشکیل می دادند. همچنین در جنوب نینوا که هم مرز استان صلاح الدین است بیش از 136 قبیله ساکن هستند که تحت سیطره دو قبیله الشمری و الجبوری می باشند. این قبایل که کنترل بخش غربی استان نینوا که هم مرز با سوریه است را بر عهده دارند و با داعش همکاری می کنند. ماهیت مقابله کنندگان با نیروهای مردمی مفهوم این مسئله به لحاظ امنیتی این است که نیروهای ارتش و مردمی برای پاکسازی وارد یک شهر یا روستا می شوند اما در مقابل خود حتی یک نیروی داعش را هم نمی بینند. این درحالی است که از داخل شهر بر علیه این نیروهای امنیتی عراق عملیات انجام می شود و در عین حال تفکیک این عناصر از مردم عادی نیز دشوار است. وقتی داعش با همین پشتوانه و البته خیانت افسران باقی مانده بعثی در ارتش یک شبه بر استان نینوا تسلط پیدا کرد ، برداشت ساکنان مناطق همراه با داعش این بود که بغداد نیز به زودی توسط این گروه فتح خواهد شد. اما با ابتکار تشکیل «حشد الشعبی» کمربند امنیتی بغداد در مقابل حملات تهاجمی حفظ شد و خط عملیات نیز تا حدودی به عقب رانده شد. البته در مقابل رایزنی با سران قبایل و تجهیز قبایل ضد داعش نیز در حال انجام است. اما مشکل دیگری که وجود دارد این است که بالاخره طیفی از نمایندگان این مناطق که معارض حکومت مرکزی محسوب می شوند نیز در پارلمان عراق حضور دارند. این عده پس از توفیقات میدانی «حشد الشعبی» در پاکسازی داعش از مناطق مختلف هیاهوی زیادی به راه انداخته اند که اتفاقا با پوشش رسانه های عربی منطقه نیز همراه است. چنانچه مثلا عنوان می شود که شبه نظامیان شیعه که منتصب به جمهوری اسلامی ایران هستند در مناطقی که مورد حمله قرار گرفته اند دست به آزار مردم بی گناه زده اند. مثلا عنوان می شود که این نیروها در ضلوعیة ، الإسحاقی و سامراء مردم را مجبور به ترک خانه و کاشانه و زمین های خود کرده اند. بنابراین این جریان وقتی در مقابل خود شکست پروژه داعش را دید ، پروژه انتقام گیری فرقه ای – طایفه ای شیعیان از اهل سنت را آغاز کرده است. به عنوان مثال روز 28 آذر و تنها دو روز پس از اعلام رسمی تشکیل حشد الشعبی به دستور نخست وزیر، کنفرانسی در اربیل مرکز اقلیم کردستان برگزار شد که ادعا کرد فرزندان قبایل برای ریشه کن کردن تروریسم با هم متحد شده اند. کلیه داعیه این افراد این بود که خود قادرند که با خطر داعش مقابله کنند. البته در مقابل از دولت خواستند تا شبه نظامیان را از اعمال مجرمانه و روشن کردن آتش فرقه ای برحذر دارد. اما نکته مهم اینجاست که این قبایل و شخصیت های سنی که در زمان تسخیر ولایاتشان توسط داعش هم حضور داشته اند چرا به مقابله به مثل با این گروه نپرداختند؟ حال آنکه نخست وزیر عراق در کنفرانس خبری خود با «عبدالله نسور» همتای اردنی خود گفت که بخشی از افراد شرکت کننده در کنفرانس اربیل در اردن زندگی می کنند!. چنانچه اردن با دعوت رسمی پادشاه این کشور میزبان کنفرانس «نیروهای ملی عراق و عشایر بیرون از روند سیاسی» بود که با شعار «نجات عراق و پشتیبانی از انقلابیون مبارز آن» در روزهای 24 و 25 تیر ماه سال جاری برگزار شده بود کنفرانسی که متشکل از بعثی ها و سران گروه های شبه نظامی عراقی و قبایل شورشی بود که هدف خود را با داعش یکسان و آن را «فتح بغداد» اعلام کرده بودند!. البته نخست وزیر اردن قول داد که اردن اجازه انجام عملیاتی بر علیه عراق را ندهد. نشانه های توفیق به موازات این کنفرانس در پارلمان عراق نیز جریانی به راه افتاد که «حشد الشعبی» را فاقد جایگاه قانونی اعلام می کند. براین اساس روز 28 آذرماه «ماجد الغراوی» عضو کمیته امنیت و دفاع پارلمان عراق خبر از اعلام وصول پیش نویس قانون تشکیل گارد ملی در مجلس این کشور داد و گفت در این قانون نامی از «حشد الشعبی» برده نشده است. مخالفان چنین عنوان می کنند که نیروهای داوطلب حشد الشعبی در واقع نیروهایی هستند که در دستگاه های حکومتی مشغول به کارند. یا مثلا «حبیب الطرفی» نماینده فهرست ائتلاف ملی گفته است که پیش نویس قانون تشکیل گارد ملی مبهم است و صرفا در مورد تجمیع نیروهایی از خود استانها صحبت می کند که مناطق سکونت خود محافظت می کنند حال آنکه نیروهای پیشمرگه در اقلیم کردستان صراحتا مخاطب این قانون هستند اما تکلیف نیروهای «حشد الشعبی» نا مشخص است. جنس این دعاوی در زمره ادعاهایی است که پس از انتخابات پارلمانی2010 و تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست نوری المالکی نیز مطرح می شد و عمده آن بر روند پر شتاب انحصار گرایی همه جانبه قدرت در دستان نخست وزیر یعنی نوری المالکی استوار بود. عمده ترین ادله ای که در این فرایند ارائه می شد متمرکز بر احاطه مالکی بر نیروهای نظامی و امنیتی و ثبیت نفوذ او بر این نیروها بود تا از آن بر علیه جریان سنی استفاده نماید. جریان معارض در آن مقطع نیز مدعی بودند مالکی با ایجاد «دفتر فرماندهی کل قوا» و تاسیس «فرماندهی عملیات استانی» در حال نهادسازی ما فوق قانون اساسی است که هدف از آن نیز دور زدن وزارت دفاع و کشور و ایجاد شبکه غیر رسمی از فرماندهانی است که با دستور مستقیم خود دست به انجام عملیات بزنند. چنانچه «دفتر فرماندهی کل قوا» صرفا به شخص نخست وزیر گزارش می داد و نیروهای این نهاد غیر قانونی متشکل از وفادارن به نوری المالکی بودند که به هیچ جایگاهی در کشور پاسخگو نبودند. دعوی دیگری که از عدم نظارت بر نهادهای ساخته شده از سوی مالکی منبعث می شد ، عبارت از فرصتی بود که مالکی برای چینش شیعیان در راس دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی و نظامی عراق می یافت. البته باید گفت یک نکته مهم در همه تحرکات ضد «حشد الشعبی» وجود دارد و آن اینکه ، این جریانات که برای جلوگیری از گسترش نفوذ شیعیان به تکاپو افتاده اند ، مجبور هستند برای اثبات ادله خود به مقابله با داعش برخیزند که این خود نشانه توفیق دولت عراق و نیروهای مردمی در میدان عمل است.




عکس بزرگتری فیلسوف ایران ، عکس بزرگترین فیلسوف جهان ، عکس بزرگترین متفکر ایران ، عکس بزرگترین اندیشمند ایران ، عکس بزرگترین اندیشمند جهان ، عکس حکیم ایران ، عکس حکیم ارد بزرگ ، عکس بزرگ شیروان ، عکس مشاهیر خراسان ، عکس بزرگترین فیلسوف آسیا ، عکس مشاهیر قشقایی ، عکس بزرگترین دانشمندان جهان ، عکس فیلسوف ، عکس حکیم ، عکس فلسفه ، عکس حکمت ، عکس فلاسفه جهان ، داناترین انسان معاصر ، عکس مجتبی شرکا ، عکس چهره های ماندگار




اینگونه تبلیغ شد که علت مخالفت و ممانعت مسئولین دولتی با تدفین شهدا در میدان امیرچخماق شهر یزد، آسیب به بافت تاریخی این میدان و تاثیر بر ثبت جهانی آن در یونسکو بوده است. اما آیا این واقعیت ماجراست!؟ نزدیک به 15 سال است که شهدای گمنام شهر به شهر فضای کشور را عطرآگین کرده اند و هر کدام در شهری و یا محل مقدس و متبرکی آرمیده اند. در این میان، شهر یزد تنها مرکز استانی است که در طول این ایام میزبان شهید گمنامی نبوده است. شاید این موضوع برای آنهایی که با بافت مذهبی شهر یزد آشنایی دارند تعجب برانگیز بوده باشد اما واقعیت دارد. اما برخی نشانه ها از این واقعیت حکایت می کند که این موضوع خواست قلبی مردم شهر نبوده است، چرا که مردم و بازاریان یزد که اتفاقا محل کسب خیلی از آنها حوالی همین میدان امیرچخماق شهر یزد است، آنقدر به مسئولین شهری خود برای میزبانی شهدای گمنام اصرار می کنند که سرانجام شورای شهر و شهرداری درخواستی رسمی برای میزبانی شهر یزد از شهدای گمنام به کمیته جستجوی مفقودین ارسال می کند. درخواست با موافقت روبرو می شود و ستادی مردمی برای استقبال از این شهیدان به ریاست یکی از اعضای شورای شهر تشکیل می شود. اتفاقا زمینی که برای تدفین شهدا در نظر گرفته می شود نیز یکی از بهترین نقاط شهر و محل تجمعات مذهبی و انقلابی مردم و از مجموعه های متعلق به شهرداری یزد است. زمینی که بیش از آنکه در محدوده بنای تاریخی میدان امیرچخماق باشد، به حسینیه امیرچخماق و محل استقرار نخل معروف مراسم نخل گردانی شهر یزد نزدیک است و جزء محدوده این حسینیه به شمار می رود. از همینجاست که دست هایی که در این سال ها مانع میزبانی شهر یزد از شهدای گمنام بوده اند فعال می شوند و بهانه ها شروع می شود. اولین بهانه موقوفه بودن محل در نظر گرفته شده است و اینکه تدفین در محل موقوفه از نظر شرعی جائز نیست. با استفتائی که سردار باقرزاده از حضرت آقا انجام می دهند، ایشان اذن شرعی به این اقدام داده و از آنجا که در راستای ترویج فرهنگ جهاد و شهادت است، آنرا جائز اعلام می کنند. مضافا به اینکه تولیت شرعی موقوفه امیرچخماق نیز در نامه ای رسمی رضایت خود را با تدفین شهدا در این موقوفه اعلام می کند. حالا نوبت بهانه بعدی است. آسیب به بافت تاریخی میدان امیرچخماق، ایجاد مانع در امر اکتشاف، مرمت و باسازی مناره های بنای تاریخی میدان و امکان ایجاد مشکل در ثبت جهانی بنای میدان امیرچخماق. و بر همین اساس تدفین شهدا در این محل را موجب آسیب رساندن به این بنا اعلام می کنند. حال آنکه محل در نظر گرفته شده اساسا در محوطه تاریخی به حساب نیامده و جزء محوطه حسینیه امیرچخماق محسوب می شود. اما اقدام بعدی متولیان امر این گزاره را جدی تر می کند که اساسا مساله فراتر از نگرانی برای بافت تاریخی امیرچخماق است و ظاهرا مساله کاملا سیاسی است با بهانه هایی اجتماعی و میراث فرهنگی. با وجودی که محل تدفین توسط ستاد مردمی آماده شده و قبرهای شهدا نیز حفر شده است، شورای تامین استان تشکیل می شود و زمینی در ضلع شرقی میدان را برای تدفین در نظر می گیرد. ستاد جسجتوی مفقودین و مسئولین هم با این موضوع موافقت می کنند. اما ساعاتی بعد از این تصمیم، پیامی در محافل اصلاح طلب یزد دست به دست می چرخد که «این پیروزی» را در جابجایی محل تدفین شهدا به جریان مذکور در استان یزد تبریک می گوید. ساعاتی پس از انتشار خبر مشخص می شود که اساسا محل مورد نظر یک زمین مخروبه است که به عنوان انبار میراث استفاده می شود. اما نکته جالب توجه آنجاست که بر خلاف محل قبلی،این محل دقیقا در محوطه تاریخی میدان قرار دارد و به بنای تاریخی امرچخماق نزدیک تر است و اتفاقا اگر قرار است مشکلی برای ثبت جهانی، مرمت و یا حفاری اکتشافی پیش بیاید، این محل به مراتب از محل قبلی مشکل آفرین تر خواهد بود. همه اینها به کنار، ساعتی پس از انتشار خبر، سر و کله چند وارث و معارض این زمین با سندهای رسمی پیدا می شود تا مشخص شود زمین پیشنهادی 11 معارض داشته و اساسا یکی از مکان های محل دعوای اداره میراث با صاحبان آن بوده که با تدفین شهدا در این زمین، به صورت اتوماتیک این مشکل دیرینه حقوقی هم حل می شده است! به هر حال مردم ناراحت، دو تن از شهیدان را غریبانه تدفین کردند و همین امر سبب شد تا امروز یک تشییع با شکوه برگزار شود و سایر شهدا هم در همان قبرهای تدفین شوند. این تشییع و تدفین به بهای تدفین غریبانه و حسن گونه دو شهید از هشت شهید تمام شد، اما این سوال برایم باقی است که چطور برخی دلشان می آید شهیدان گمنام و تدفین آنها را هم طعمه دعوای سیاسی قرار دهند!؟ کاری به تحلیل ها و اظهار نظرهای ناپخته ای که این روزها در محافل حزب اللهی و غیر حزب اللهی مطرح می شود ندارم. و بیشتر آنها را پای کم اطلاعی از اصل ماجرا میگذارم. ولی خاطره ای که بواسطه حضور در بطن ماجرا از ماجرای دانشگاه شریف و تدفین شهدا در آن دارم آنقدر تلخ و فراموش ناشدنی هست که به خودم اجازه ندهم دربرابر سیاسی کاری با خونین ترین پرچم این انقلاب یعنی شهدای گمنام ساکت بنشینم، کوتاه بیایم و کم بگذارم. دعوای من نه سیاسی است، نه ایدئولوژیک و نه قطبی و انتخاباتی؛ یعنی مدت هاست سعی کرده ام اینقدر کوته نظر نباشم که همه چیز را به این مسائل سخیف تقلیل ندهم. دعوایم اعتقادی است، وقتی مثل روز برایم روشن است که عده ای نمی خواهند بگذارند شهدا با عزت، تکریم شوند و تدفین شوند،-الزاما منظورم مسولین فعلی یزد نیستند، منظورم یک جریانه- این خیلی نامردی است که ساکت بنشینم و کاری نکنم. هنوز که هنوز است شرمنده شهدای دانشگاه شریف و آن دو شهیدی هستم که آنقدر مظلومانه تدفین شدند..




عکس بزرگتری فیلسوف ایران ، عکس بزرگترین فیلسوف جهان ، عکس بزرگترین متفکر ایران ، عکس بزرگترین اندیشمند ایران ، عکس بزرگترین اندیشمند جهان ، عکس حکیم ایران ، عکس حکیم ارد بزرگ ، عکس بزرگ شیروان ، عکس مشاهیر خراسان ، عکس بزرگترین فیلسوف آسیا ، عکس مشاهیر قشقایی ، عکس بزرگترین دانشمندان جهان ، عکس فیلسوف ، عکس حکیم ، عکس فلسفه ، عکس حکمت ، عکس فلاسفه جهان ، داناترین انسان معاصر ، عکس مجتبی شرکا ، عکس چهره های ماندگار




به گزارش پارس به نقل از ورزش سه، قلعه نویی دقایقی پیش در گفت و گو با رادیو ورزش گفت: بهتر است صادقی از استقلال برود تا به قول خودش فضای تازه ای را تجربه کند و به آرامش برسد! او درباره جدایی طلبان از باشگاه استقلال حرف قبلی اش را تائید کرد و گفت: هر کس می خواهد از استقلال برود باشگاه بعدی اش را اعلام کند. نکته جالب در صحبت های قلعه نویی اظهار نظر او درباره رضا عنایتی بود که گفت از آمدن عنایتی استقبال می کنم. او تاکید کرد به دنبال جوان کردن استقلال در نیم فصل دوم است . قلعه نویی همچنین کنایه ای به ملی پوشان تیمش زد و گفت: بازیکنانی که فکر و ذکرشان کامل در اختیار استقلال نیست بهتر است، بروند. او عقیده دارد در نیم فصل دوم بهتر خواهد شد.





عکس بزرگتری فیلسوف ایران ، عکس بزرگترین فیلسوف جهان ، عکس بزرگترین متفکر ایران ، عکس بزرگترین اندیشمند ایران ، عکس بزرگترین اندیشمند جهان ، عکس حکیم ایران ، عکس حکیم ارد بزرگ ، عکس بزرگ شیروان ، عکس مشاهیر خراسان ، عکس بزرگترین فیلسوف آسیا ، عکس مشاهیر قشقایی ، عکس بزرگترین دانشمندان جهان ، عکس فیلسوف ، عکس حکیم ، عکس فلسفه ، عکس حکمت ، عکس فلاسفه جهان ، داناترین انسان معاصر ، عکس مجتبی شرکا ، عکس چهره های ماندگار