سرتیتر آخرین خبرها

سرتیتر آخرین خبرها

تیتر سایت های خبری . بیوگرافی . سخنان اشخاص بزرگ خودباوری . آخرین اخبار هفتکل . عکس های جدید از تکواندو کاران . فیلم ویکی پدیا . بهترین فلاسفه ایرانی . ساکن تربت حیدریه . شرکت سیمان . مطالب آموزنده . اخبار حوادث و اتفاقات . اخبار جشنواره. 10,708,440
سرتیتر آخرین خبرها

سرتیتر آخرین خبرها

تیتر سایت های خبری . بیوگرافی . سخنان اشخاص بزرگ خودباوری . آخرین اخبار هفتکل . عکس های جدید از تکواندو کاران . فیلم ویکی پدیا . بهترین فلاسفه ایرانی . ساکن تربت حیدریه . شرکت سیمان . مطالب آموزنده . اخبار حوادث و اتفاقات . اخبار جشنواره. 10,708,440

عکس مشاهیر

- عکس احمد سوکارنو - رهبر استقلال اندونزی - Ahmad Sukarno
- عکس ارد بزرگ - مصلح و اندیشمند ایران - Orod Bozorg
- عکس موسیلینی - رهبر ایتالیا - mussolini
- عکس ژنرال فرانکو - رهبر اسپانیا - Francisco Franco
- عکس لئونید برژنف - رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق - Léonid Brejnev
- گورباچف - آخرین رهبر شوروی سابق - Mikhail Sergeyevich Gorbachev
- تونی بلر - نخست وزیر انگلیس - Tony Blair
- ساموئل هانتینگتون - اندیشمند آمریکایی - Samuel P. Huntington
- عکس ژاک شیراک - رییس جمهور فرانسه - Jak Shirak
- عکس اوباما - رییس جمهور آمریکا - Barack Obama
- عکس فریدریش نیچه - فیلسوف آلمانی - Friedrich Nietzsche
- فروید - روانشناس - zigmond feroid
- برهان الدین ربانی - رییس جمهور افغانستان - Borhanodin Rabbani
- ژان پل سارتر - اندیشمند فرانسوی - Jan Pol Sarter
- فلید مارشال گورینگ - فرمانده نیروی هوایی آلمان نازی - Marshal Göring
- عکس چرچیل - نخست وزیر انگلیس - Winston Churchill
- محمد مصدق - نخست وزیر ایران - Mohammed Mosaddeq
- عکس تیتو - رهبر یوگسلاوی سابق - Marshal Tito
- امیلیانو زاپاتا - انقلابی مکزیکی - Emiliano Zapata
- عکس مارگارت تاچر - نخست وزیر انگلیس - Margaret Thatcher
- بیل گیتس - پایه گذار مایکروسافت از آمریکا - Bill Gates
- یاسر عرفات - رهبر جنبش آزادیبخش فلسطین - Yasser Arafat
- معمر قذافی - رهبر لیبی - muammar gaddafi
- ایندرا گاندی - نخست وزیر هندوستان - Indira Gandhi
- بوریس یلتسین - رییس جمهور روسیه - Boris Yeltsin
- فیدل کاسترو - رهبر کوبا - fidel castro
- میتران - رییس جمهور فرانسه - Fransua Miteran
- مائو تسه تونگ - رهبر انقلاب چین - Mao Tze Tung
- عکس نیکیتا خروشچف - رهبر شوروی سابق - Khorochef
- انور سادات -رییس جمهور مصر - Anwar Sadat
- ریچارد نیکسون Richard Nixon
- بی نظیر بوتو Benazir Bhutto
- ترومن Troman
- جبران خلیل جبران Gibran Khalil Gibran
- اولاف پالمه Olaf Palme
- آتاترک Ataturk
- جوزپه گاریبالدی Giuseppe Garibaldi
- موسیلینی Mosilini
- دوایت آیزنهاور Eisenhauer
- گرهارد شرودر Gerhard Schroeder
- شمعون پرس Shimon Peres
- جمال عبدالناصر Gamal Abdel Nasser
- جواهر لعل نهرو Javaher Lal Nehru
- روزولت Frenklin Rozvelt
- عکس ادوارد شواردنادزه
- صدام حسین Saddam Hussain
- اسحاق رابین Isaak Rabin
- آریل شارون Ariel Sharon
- احمدشاه مسعود Ahmad Shah Massoud
- چه گوارا Ernesto Che Guevara 
- رونالد ریگان Ronald Reagan
- لنین Lenin
- ماهاتما گاندی Mahatma Gandhi
- ولادیمیر پوتین Vladimir Pootin
- جان اف کندی John F. Kennedy
- موشه دایان Moshe Dayan
- ناپلئون بناپارت Napoleon Bonaparte
- هیتلر Adolf Hitler
- عکس استالین - رهبر شوروی سابق - joseph stalin

میرزاتقی‌خان امیرکبیر

 http://www.ido.ir/%5Cmyhtml%5Carticle%5C1384%5Cm10%5C13841026011.jpg

میرزاتقی‌خان امیرکبیر صدراعظم ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود.


میرزا تقی خان امیر کبیر, صدراعظم مشهور دورهٔ ناصرالدین شاهقاجار.نام اصلی امیرکبیر محمد تقی بود که بعدها تقی گفته می‌‌شد و عناوینو القابی که به دست آورد بدین قرار است: کربلایی محمد تقی- میرزا محمدتقیخان- مستوفی نظام- وزیر نظام- امیر نظام- امیر کبیر- امیر اتابک اعظم(شوهرخواهر ناصر الدین شاه نیز شد).

محمد تقی پسر کربلایی قربان، آشپز میرزا عیسی قائم مقام اول بود که درخانه قائم مقام تربیت یافت و در اوایل جوانی به سمت منشی قائم مقام اول بهخدمت مشغول گشت و مورد عنایت رجل سیاسی دانشمند قرار گرفت و بعداٌ دردستگاه قائم مقام دوم نیز مورد توجه واقع شد تا جایی که وی را همراه هیاتیسیاسی به روسیه فرستاد و در نامه‌ای در مورد هوش و نبوغ میرزا تقی خانچنین نوشته:

خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می‌‌گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.

در این ماموریت که برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف که در ایران رخ دادهبود، انجام می‌‌شد، از تزار روسیه معذرت خواست و طوری عمل نمود که موردتائید و پسند تزار و دربار ایران قرار گرفت. امیرکبیر در سفر به روسیه بهمؤسسات فرهنگی، نظامی و اجتماعی آنجا توجه نمود و به این فکر بود که راهترقی ایران نیز داشتن دانشگاه و تشکیلات نظامی و فرهنگی منظم است.

دومین ماموریت وی رئیس هیات سیاسی ایران به ارزنة‌الروم برای حل اختلافمرزی بین ایران و امپراتوری عثمانی بود. در این ماموریت که نزدیک به دوسال طول کشید علاوه بر آشنایی با زدو بندهای سیاسی شرق و غرب با دلیریخاصی توانست اختلاف مرزی را به نفع ایران پایان دهد و محمره و اراضی وسیعطرف چپ شط العرب را که مورد ادعای عثمانی‌ها بود به ایران ملحق کرد. ایناقدام و پیشنهادهای مفید امیرکبیر، مورد عناد و حسادت حاجی میرزا آغاسیقرار گرفت.

چون محمد شاه مرد، ناصرالدین میرزا که قصد حرکت به تهران و نشستن برتخت سلطنت را داشت نمی‌توانست حتی هزینه سفر خود و همراهان را به تهرانتهیه کند در این هنگام که امیرکبیر در تبریز و ملقب به امیر نظام بود باضمانت شخصی پول فراهم کرد و ناصرالدین شاه را به تهران آورد اما درباریانحتی مهد علیا مادر ناصرالدین شاه که در زد و بندهای سیاسی خارجی دست داشتمخالف امیر بودند، ولی ناصرالدین شاه هر روز بر مرتبه و مقامش می‌‌افزودتا جایی که ملقب به امیرکبیر و صدراعظم گردید. در مدت کوتاهی که امیرکبیرصدراعظم بود(در حالی که ناصرالدین شاه در آغاز سلطنت فقط 16 سال داشت) بانبوغ خاص و احساسات پر شور میهن پرستی خود، اقداماتی بس ارزنده کرد.

نخست به امنیت داخلی پرداخت. سالار را که در خراسان گردنکشی می‌‌کرد واز جانب روس‌ها و انگلیسی‌ها حمایت می‌‌شد سرکوب کرد. در نامه‌هایی که بهنمایندگان سیاسی و نظامی روس می‌‌نوشت و در جواب‌هایی که می‌‌داد، دلیری وثبات رای و میهن پرستی موج می‌‌زند.

پس از برانداختن سالار از خراسان، فارس و بلوچستان را آرام ساخت و درهمه مناطق عشیره نشین و هر جا که ممکن بود آشوبی برخیزد قراول خانه ایجادنمود و در سراسر مملکت امنیت برقرار گشت.

در دوره صدارت امیرکبیر ترکمانان که همواره از مدتها پیش به نقاط دور ونزدیک مناطق اطراف خود حمله می‌‌کردند به هیچ اقدام خلافی دست نزدند.

امیرکبیر اقدامات فراوانی در دوره کوتاه صدارت خود به شرح زیر نمود:

ایجاد امنیت و استقرار دولت.

تنظیم قشون ایران به سبک اروپایی.

ایجاد کارخانه‌های اسلحه سازی.

اصلاح امور قضایی.

جرح و تعدیل محاضر شرع.

تأسیس چاپارخانه.

تأسیس دارالفنون.


روزنامه وقایع اتفاقیه

بنای روزنامه وقایع اتفاقیه به سال 1267 از ارزنده ترین تأسیسات اجتماعی امیر است.

بنیانگزار روزنامه در ایران میرزا صالح شیرازی است. از شاگردانی بود که درزمان عباس میرزا برای تحصیل علوم جدید به انگلستان رفت. ضمناً به ذوق خودفن چاپ را آموخت، و از جمله کسانی است که در ایران مطبعه سنگی را تأسیسنمود. به علاوه او را پیشرو اندیشه های سیاسی جدید مغرب زمین در ایران میشناسیم. میرزا صالح نخستین روزنامه ایران را در زمان محمد شاه به سال 1252در تهران بر پا کرد. روزنامه ای بود که ماهی یکبار با چاپ سنگی منتشر میشد، و بیش از چند سالی دوام نکرد.  

ذهن امیر درباره روزنامه و ارزش سیاسی و مدنی آن خوب روشن بود، و ازروزنامه های فرنگستان آگاهی داشت. حتی خوانده بود که: در شهر فرانکفورتآلمان (امیر اساساً به دولتهای آلمانی توجه خاص داشت) باسمه کردن کاغذاخبار که از تاریخ 1651 مسیحی.. بنا شده، الی حال مطلقاً بسته نشده، وهمیشه در کار باسمه اخبار است. توجه میرزا تقی خان معطوف به دو معنی بود:یکی اطلاع یافتن دولت از اوضاع جهان، و دیگر پرورش عقلانی مردم و آشناکردن آنها به دانش جدید و احوال دیگر کشورها.

شماره اول روزنامه وقایع اتفاقیه روز جمعه پنجم ربیع الثانی 1267 (هفتمفوریه 1851) انتشار یافت. در صفحه اول علامت شیر و خورشید ایران و عبارت"یا اسدالله الغالب" نگاشته شده بود. این شماره به عنوان "روزنامچه اخباردارالخلافه تهران" منتشر گردید. از شمارهً دوم به نام "وقایع اتفاقیه"خوانده شد. و تا ده سال بعد (1277 ه.ق.) به همین اسم نشر می شد. در اینسال هنگام تصدی میرزا ابوالحسن خان غفاری کاشانی صنیع الملک، نام آن تغییرکرد و از شماره 474 به روزنامه "دولت علیه ایران" مبدل شد؛ و ضمناً به شکلروزنامه مصور درآمد. این نخستین روزنامه مصوری است که در ایران انتشاریافت. دیری نگذشت که دوباره اسم آن تغییر کرد و به روزنامه "دولتی" بدلشد. پس از آن به نام "روزنامه ایران" منتشر گردید و تا انقلاب مشروط همیناسم را حفظ کرد.

وقایع اتفاقیه روزنامه هفتگی بود، با چاپ سنگی بطبع می رسید. شیوه نگارشآن ساده و روشن و بکلی خالی از تقلید و تکلف بود. تا شماره هفدهم آنروزهای جمعه پیش از ظهر انتشار می یافت، از شماره هجدهم به بعد انتشارش بهروزهای پنجشنبه موکول گردید. تا شماره 656 انتشار هفتگی آن مرتب بود، ازآن پس گرفتار بی نظمی شد. بهای تک شماره آن در سرتاسر ایران ده شاهی، واشتراک سالیانه اش 24 ریال بود. چون به گوش دولت رسید که کارکنان ولایاتسوای بهای روزنامه چیزی از مردم به نام"خدمتانه" گرفته اند؛ اعلام شد کهقیمت آن "در کل شهرهای ممالک محروسه بدون اخراجات دیگر" همان ده شاهی است،و مطالبه کردن چیزی بیش از آن "بسیار خلاف رأی امنای دولت" است.

مدیر روزنامه، حاجی میرزا جبار ناظم المهام کنسول سابق ایران در بغدادبود. "مباشر" روزنامه "ادوارد برجیس" انگلیسی، و نویسنده آن "عبداللهترجمه نویس" بود.  روزنامه در مطبعه حاجی عبدالمحمد استاد مطبعه چی چاپ میگردید. حیف که میرزا صالح دوست دیرین امیر درگذشته بود، وگرنه هیچ کسشایسته تر از او برای کار روزنامه نبود.  

نشر علوم جدید.

فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات وتدریس در ایران.

استخدام استادان خارجی و تصمیم به جایگزینی آنها با ایرانیان.

ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی.

ایجاد روزنامه و انتشار کتب.

ترویج ساده نویسی و لغو القاب.

بنای بیمارستان و رواج تلقیح عمومی آبله.

مرمت ابنیه تاریخی.

مبارزه با فساد و ارتشاء(که چون مرضی مزمن در همه شئون زندگانی ایران رخنه کرده بود).

تقویت بنیه اقتصادی کشور.

ترویج صنایع جدید.

فرستادن صنعتگر به روسیه و مقابله صنعتی با روسیه توسط دست توانای استاد کاران اصفهانی.

استخراج معادن.

بسط فلاحت و آبیاری.

توسعه تجارت داخلی و خارجی.

کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور.

تعیین مشی سیاسی معینی در سیاست خارجی.

اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه.

اقدامات مذکور در واقع شامل همه شئون کشوری می‌‌شد. با لغو یا کسرمقرری‌ها و مستمری ها، عده‌ای با وی دشمن شدند اما چون همین مستمری‌ها کهقبلاٌ دیر به دست صاحبان آن می‌‌رسید در روزگار امیر مرتباً بدانها دادهمی‌شد، تا حدی آنها را راضی کرد. وضع بودجه مملکتی سر و صورتی یافت تاجایی که امیرکبیر حقوق ناصرالدین شاه را نیز محدود کرد.

جلو بذل و بخشش‌های او را گرفت و اگر حواله‌ای از شاه می‌‌رسید جوابمی‌‌نوشت که اگر این پول پرداخت شود از بودجه بسیار کم می‌شود. در برقراریمستمری برای اشخاص دولتهای خارجی اعمال نفوذ می‌‌کردند تا به موقع بتواننداز وجود آنها در بروز شورش و آشوب و اخلال استفاده کنند.

در این نامه که ملاحظه می‌شود: گاهی به خاک پای همایونی معلوم می‌شودفدوی در وجوه مخارج التفاتی قبله عالم مضایقه و خودداری می‌کند این قدر بررای همایون آشکار باشد که به خدا من جمیع عالم را برای راحتی وجود مبارکهمایونی می‌‌خواهم اگر گاهی جسارتی شود از این راه است. می‌‌خواهد که خدمتشما از جهت پول مخارج لازمه معطل نماند... خود فدوی دیناری به احدی نخواهدداد. آن وجه را که باید به مردم بدهید به مخارج لازمه قشون پادشاهیمی‌‌دهد. قبله عالم انشاء الله عیدی مرحمت می‌‌فرمائید ... زیاده جسارتنمی‌ورزد.

دانش و فرهنگ جدید دارالفنون

اندیشه امیر در بنای دارالفنون از یک سرچشمه الهام نگرفته بود، بلکه حاصلمجموع آموخته های او بود. آکادمی و مدرسه های مختلف روسیه را دیده بود؛ درکتاب جهان نمای جدید که به ابتکار و زیر نظر خودش ترجمه و تدوین شد، شرحدارالعلمهای همه کشورهای غربی را در رشته های گوناگون علم و هنر با آمارشاگردان آنها خوانده بود؛ و از بنیادهای فرهنگی دنیای جدید خبر داشت.  

وجهه نظر امیر را در ایجاد دارالفنون باید بدرستی بشناسیم. ذهن امیر دراینجا در درجه اول معطوف به دانش و فن جدید بود، و بعد به علوم نظامی توجهداشت. این معنی از مطالعه تطبیقی برنامه درسهای دارالفنون، و نامه هایامیر راجع به رشته تدریس استادانی که استخدام شدند، روشن می گردد.  رشتههای اصلی تعلیمات دارالفنون بنحوی که او در نظر گرفته بود عبارت بودند از:پیاده نظام و فرماندهی، توپخانه، سواره نظام، مهندسی، ریاضیات، نقشه کشی،معدن شناسی، فیزیک و کیمیای فرنگی و داروسازی، طب و تشریح و جراحی، تاریخو جغرافیا، و زبان های خارجی. مدرسه هفت شعبه داشت، و پاره ای مواد مزبورمشترک بود.  در ضمن باید دانسته شود که برای فنون نظامی دستگاه تعلیماتیجداگانه ای در خود تشکیلات لشکری تعبیه نهاد، و شعبه علوم جنگی دارالفنونمکمل آن بشمار می رفت. 

سنگ بنای دارالفنون در اوائل 1266 در زمین واقع در شمال شرقی ارک سلطنتیکه پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزا رضای مهندس که ازشاگردانی بود که در زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلستان رفته بودکشید؛ و محمدتقی خان معمارباشی دولت آن را ساخت. و شاهزاده بهرام میرزا بهکار بنائی آن رسیدگی می کرد. ساختمان قسمت شرقی دارالفنون تا اواخر 1267به انجام رسید و مورد استفاده قرار گرفت. بـقـیـه آن تا اوایــل سـال 1269پایان یافت. چهار طرف مدرسه را پنجاه اطاق "منقش مذهب" هر کدام به طول وعرض چهار ذرع ساخته جلو آنها را ایوانهای وسیع بنا نمودند. در گوشه شمالشرقی تالار تئاتر احداث شد. در پشت دارالفنون کارخانه شمع کافوری وآزمایشگاه فیزیک و شیمی و دواسازی برپا نمودند. چاپخانه ای هم ضمیمه آنگردید، به علاوه کتابخانه و سفره خانه ای ساختند. در ورودی دارالفنون بهطرف خیابان ارک "باب همایون" باز می شد؛ در کنونی آن در خیابان ناصریه بهسال 1292 ساخته شد.  

امیرکبیر علاوه بر وصول مالیات معوقه و افزودن به درآمد دولت بر توسعهکشاورزی و تجارت نیز افزود، از اسراف و تبذیرها جلوگیری می‌‌کرد.

در گماشتن افراد صالح و صدیق بر سر کارها و طرد اشخاص نالایق اهتمامبسیار می‌‌نمود. با متحداشکل کردن سپاه ایران – کارخانه اسلحه سازی درایران تأسیس کرد که روزانه 1000 تفنگ می‌‌ساخت.

در بسط فرهنگ و استخدام استادان خارجی دقت بسیار می‌‌کرد و برایاستخدام استادان شرایط خاصی وضع نمود. در چاپ و انتشار کتب و تأسیسروزنامه وقایع اتفاقیه کوشش بسیار نمود.

اقدامات انقلابی و ملی امیرکبیر سبب شد که گروهی استفاده جو، بنایتحریک نسبت به وی بگذارند تا جایی که فرمان عزل و قتل امیر کبیر را ازناصرالدین شاه گرفتند او را در حمام فین کاشان در ربیع الاوّل سال 1268توسّط حاجی علی خان حاجب الدوله کشتند اما باید دانست بقول اندیشمند فرهیخته کشورمان ارد بزرگ  : برآزندگانو ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است. و امیر کبیرهیچگاه برای انجام امور درست مملکتی پیش اجنبی سر خم نکرد و آبادی وپیشرفت کشور انگیزه واقعیش بود .

18 دی مصادف است با شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر، ستاره بی نظیر تاریخ ایران زمین که صد و پنجاه و اندی سال پیش به عنوان صدراعظم ایران درخشید و در کمتر از سه سال و دو ماه بعد از شروع صدارتش خاموش شد. آشپززاده ای که به دلیل استعدادش مورد توجه قرار گرفت و توسط قائم مقام، والامقامی آگاه و وطن پرست شد.

میرزا تقی ‌خان فراهانی از نوادر تاریخ کشور ماست. روحیه اصلاح طلب و عشق عمیق وی به استقلال و آزادی و اقتدار ملت مسلمان ایران، زمانی به فریاد دادخواهی ملت مظلوم لبیک گفت، که می‌رفت تمامی ثروت و عزت کشور برای همیشه در کام جهنمی استعمار و استکبار جهانی بلعیده شود. زمانی که دربار فاسد پادشاهی و رجال سیاسی سر سپرده، مزدورانه و مزورانه علناً سنگ بندگی طاغوت‌های شرق و غرب را به سینه می‌زدند و بی‌شرمی و گستاخیشان به حدی رسیده بود که حتی کوششی در اختفای بندهای اسارت و یوغ بندگی و بردگی خویش نمی ‌نمودند. امیرکبیر در برابر دشمنان دین و مجریان سیاست استعماری، یک تنه قیام کرد و پوزه استکبار و عمّال داخلیش را به خاک مالید.طی حدود یک قرن و نیم که از شهادت امیر به دست جیره‌خواران و سر سپردگان طاغوت می‌گذرد، دوست و دشمن در ستایش از این روح آزاده و شخصیت مقتدر سخن گفته‌اند. همه متفق ‌القول اعتراف کرده‌اند که �مصلحی� چنین تشنه اصلاح، �سیاستمداری� چنان شیفته استقلال و �زمامداری� چنین خیرخواه ملت، نه تنها در تاریخ دو هزار و چند ساله ایران بلکه در تاریخ جهان، کم نظیر و کمیاب است. اصلاحات داخلی در زمینه اعتلای فرهنگ، تنظیم اقتصاد و تطهیر عرصه سیاست کشور، اقدام در جهت احیای دین و بسط عدالت در سطح جامعه، مبارزاتش در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور که طی سه سال و اندی صدارت میرزا تقی‌خان امیر کبیر انجام گرفت، همه شایسته تحسین است.

 سرگذشت امیرکبیر و اهداف اصلاحی و ضد استکباری این مرد سیاسی لایق، این مسلمان متدیّن و وظیفه شناس و ... و مصلح بزرگ دینی و اجتماعی و نقش استکبار جهانی در سرکوبی، عزل، تبعید و سرانجام شهادت وی از آن رو شایسته مطالعه و بررسی است که پرده از خیانت‌ها و جنایت‌های استعمارگران شرق و غرب در کشورهای عقب نگاه داشته شده برداشته و ما را وامی‌دارد که هر چه مصمم‌تر و با آگاهی هرچه بیشتر به دسیسه‌های استکبار جهانی پی‌ ببریم.

میرزا تقی خان امیرکبیر یا میرزا محمدتقی خان امیرکبیر، پسر مشهدی قربان هزاوه‌یی فراهانی نوه تهماسب بیک است. (مشهدی قربان طباخ اشراف آن زمان که بعدها به طور اختصاصی طباخ آشپزخانه میرزا عیسی معروف به میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی شد). میرزا تقی خان امیرکبیر در خانواده‌ای از طبقات پایینی ملت ایران در روستای هزاوه به دنیا آمد و با حفظ این امتیاز در دامان یکی از بهترین‌ و اصیل‌ترین خاندان‌های آن روز ایران تربیت یافت و رشد کرد.

  هزاوه در دو فرسخی شمال غربی شهرستان اراک و در مجاورت فراهان زادگاه خانواده بزرگ قائم مقام قرار داشت. کربلایی محمد قربان در سلک نوکران میرزا عیسی قائم مقام بزرگ درآمد و به مقام آشپزی رسید و در زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام دوم و صدر اعظم محمدشاه مقام نظارت در آشپزخانه را احراز کرد و در اواخر عمر �قاپوچی� قائم مقام شد. حشر و نشر میرزا تقی خان با فرزندان خانواده قائم مقام از سویی و استعداد و دقت نظر امیرکبیر از سوی دیگر از او شخصیتی می‌سازد که نظیر آن در عصر قاجار کمتر دیده می‌شود. راه یافتن امیر کبیر به کلاس درس فرزندان قائم مقام در حالی که امثال او حق تعلیم و تعلم نداشته‌اند و تعبیراتی که قائم مقام در خصوص او به کار می‌برد، عظمت شخصیت امیرکبیر را در همان دوران طفولیت نشان می‌دهد.
امیر چون به سن رشد رسید در دستگاه قائم مقام و دستگاه محمدخان زنگنه امیر نظام، وارد خدمات دولتی شد. تحریر و نویسندگی در محضر این دو شخصیت، آغاز کار امیرکبیر است. بعد از مدتی لشکر نویسی در سال 1251 هجری قمری به شغل و لقب مستوفی نظام در لشکر آذربایجان منسوب و ملقب گردید. بعد از سمت استیفا به وزیر نظامی فرمانده کل قوا می‌رسد و بعد از مدتی با جلوس ناصرالدین شاه بر تخت، محمدتقی خان، به لقب امیرکبیری، اتابکی و نائبی درآمد. در حالی که منصب صدارت و امیر نظامی را داشت. حسادت امثال میرزا آقاخان نوری و دسایس او همراه با مهدعلیا در این هنگام علیه امیرکبیر در شاه اثری نکرد و ازدواج امیر کبیر با خواهر تنی ناصرالدین شاه یعنی عزت الدوله اوضاع را کمی به نفع امیرکبیر آرام کرد. امیرکبیر سرگرم اصلاحات کلی شد در حالی که مملکت سخت گرفتار طغیان ناشی از هرج و مرج اواخر دوران محمدشاه بود.
  از مهمترین اقدامات وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: رسیدگی به وضعیت مشوش ارتش، اصلاح امور مالیاتی، ختم غائله خراسان و قلع و قمع کردن حسین خان سالار و پیروان میرزا علی محمد شیرازی، ختم قائله مازندران که سنگر و پناهگاه با بیان به سرکردگی ملاحسین شیرویه‌یی و ملاحمدعلی قدوسی بود. برافراشتن بیرق ایران در ممالک خارجه، تأسیس مدرسه دارالفنون، ایجاد روزنامه وقایع اتفاقیه در پنجم ربیع‌الثانی 1267 هـ.ق که بعدها با عناوین روزنامه دولتی ایران و روزنامه دولت علیه ایران و روزنامه ایران منتشر می‌شد، ایجاد چاپارخانه منظم، ساختن محلی برای توپ توپچیان به نام میدان توپخانه، منع رشوه و تأسیس کارخانه‌های مختلفی چون بلورسازی، چلواربافی، ماهوت بافی، اسلحه سازی، توپ ریزی و غیره.  آنچه همواره نام امیر کبیر را در نهضت علم و دانش ماندگار خواهد کرد، همانا تأسیس مدرسه دارالفنون به سبک جدید و استخدام معلمین و استادان خارجی است که در کنار آنها اساتید برجسته ایران هم بودند و تدریس می‌کردند. گرچه بعد از تأسیس این مدرسه آنچه امیرکبیر در زمان حیاتش در نظر داشت متحقق نشد و حسودان امیرکبیر چون میرزا آقاخان نوری سلطه و نفوذ یافتند و اغراض و امیالشان را در این امر مهم دخالت دادند، از جمله بردن صد نفر شاگرد از شاهزادگان به نزد ناصرالدین شاه تا در این مدرسه تعلیم یابند. افسوس که یک روز پس از عزل امیرکبیر، معلمان فرنگی وارد تهران می‌شوند و گویی او را در حال توقیف ملاقات می‌کنند. میرزا آقاخان نوری با وجود آمدن معلمان از فرنگ، هنوز سعی در تعطیلی دارالفنون دارد که ناصرالدین شاه مخالفت می‌کند.
  سرانجام دشمنی امثال آقاخان نوری و مهدعلیا و... و نادانی ناصرالدین شاه باعث شد تا در 20 محرم 1268 هجری قمری، امیرکبیر از صدارت معزول شود و در 25 محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار و چند روز بعد به کاشان تبعید شود. سرانجام به فرمان نامرد روزگار ناصرالدین شاه به دست نالایقی چون حاج علیخان مراغه‌یی معروف به حاجب‌الدوله به طرز فیجعی در حمام فین کاشان به لقاء حق برسد. روحش شاد.



"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""


روزى که امیرکبیر به شدت گریست
 سال1264 قمرى، نخستین برنامه‌ى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیرآغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند.اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امیر کبیر خبردادند که مردم از روىناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها ودعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن بهخون انسان مى‌شود.

هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى آبله جانباخته‌اند، امیر بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بایدپنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با این فرمانهمه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانى مردم بیش از آنبود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان راپرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه مأموران درآب انبارها پنهان مى‌شدند یا از شهر بیرون مى‌رفتند.

روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ى شهرتهران و روستاهاى پیرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبیده‌اند. در همانروز، پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند.امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هایتانآبله‌کوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفتهبودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده مى‌شود. امیر فریاد کشید: واى ازجهل و نادانى، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌اى باید پنجتومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم.امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکمبرنمى‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.

چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود.این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زارشروع به گریستن کرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانىامیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتندکه دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از بیمارى آبله مرده‌اند. میرزاآقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر،مرده است که او این چنین هاى‌هاى مى‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت:گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچه‌ى شیرخوار بقال و چقال در شأن شمانیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان ازترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانىکه ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم. میرزاآقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند.

امیر با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هرروستا و کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌هابساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ایرانى‌ها اولاد حقیقى من هستند و من از اینمى‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبلهبمیرند.


مأموریت های سیاسی ، مأموریت روسیه و ایروان

میرزا تقی خان از زمانی که منشی دستگاه قائم مقام بود تا وقتی که به صدارت رسید، به سه مأموریت سیاسی رفت. به روسیه، ایروان و به عثمانی. این سفرها از نظر ماهیت و مقام و مسئولیت او بکلی متفاوت بودند. در سفر روسیه که همراه خسرو میرزا رفت (45-1244) جوان بیست و دو ساله و در زمره دبیران بود. نه سال بعد که با ناصرالدین میرزای ولیعهد، برای ملاقات تزار روس روانه ایروان شد (1253) وزارت نظام آذربایجان را برعهده داشت. پس از شش سال که به سفارت فوق العاده ارزنةالروم برگزیده شد، با مقام وزارت، به نمایندگی مختار دولت در آن کنفرانس (63-1259) شرکت جست.   

 

باغ فین کاشان، خاطره شهادت امیرکبیر را در دل دارد


کاشان - باغ فین کاشان خاطره شهادت مظلومانه میرزا تقی خان امیرکبیر،ستاره بی‌نظیر تاریخ بیش از یکصد و پنجاه ساله ایران را در روز ‪ ۲۰‬دیماه سال ‪ ۱۲۶۸‬هجری قمری در دل دارد.

به گزارش ایرنا ، باغ فین کاشان ، باغی سنتی و تاریخی با وسعت ‪۲۵‬هزار مترمربع ، با فضایی سرسبز و دلنواز با آبی روان و حوض‌ها وفواره‌های زیبا ، اما با خاطری غمبار از شهادت امیر ، در شش کیلومتری جنوبکاشان و دو کیلومتری شرق تپه‌های تاریخی سیلک واقع شده است.

مورخان درباره قدمت این باغ می‌نویسند: تاریخ دقیق احداث این باغمشخص نیست و ولی می‌توان گفت چشمه این باغ از آغاز اسلام وجود داشته است.

قدیمی‌ترین منبع تاریخی قدمت بنای اولیه این باغ را به زمان عمروبن لیث صفاری در سال ‪ ۲۵۶‬هجری ری بیان کرده و پس از آن ساخت بناهایشاهانه فین به پادشاهان آل بویه نسبت داده شده و این بناها در عهدایلخانان مغول تکمیل شده است.

باغ فین که یکی از زیباترین باغهای سنتی ایران و بلکه در پاره‌ایجهات از باغهای زیبای جهان محسوب می‌شود، درست ‪ ۱۵۵‬سال فاجعه دردناک وغمبار قتل بزرگمردی از تبار نیکان را در دل دارد.

پولاک در سفر نامه خود به کاشان بیشتر از فاجعه غم بار قتلامیرکبیر در باغ فین سخن به میان آورده و می‌نویسد: سروهای این باغ تابخواهید رشد می کند، این باغ به علت قتل صدراعظم مقتدر ایران میرزا تقیخان که در آنجا رخ داد ، شهرت دارد و دارای درختان تناور و جوبهای آب صافنشاط بخشی است که در همه باغ کشیده شده است ، هیچ سیاحی نباید فرصت دیدنحمامی را که امیر در آن به قتل رسیده از دست بدهد.

در گوشه این باغ زیبا در کنار موزه‌ای غنی ، در ضلع شرقی آن حمامفین واقع شده که امیر در آن رگانش به دسیسه دشمنان، بریده شد و به ناحق بهشهادت رسید.

هنرمندان وعلاقه مندان به حفظ و گستره فرهنگ و تاریخ ، با ساختنمونک‌های امیر ، جامه دار و دلاک حمام و غیره با هدف نقل تاریخ وبازآفرینی این صحنه غمبار ، تلاش کرده‌اند تا مظلومیت امیر را بهبازدیدکنندگان و گردشگران انتقال دهند.

هر ساله هزاران گردشگر با سفر به کاشان از باغ فین بویژه حمامامیرکبیر آن دیدن می‌کنند و خاطره غمبار صدر اعظم مقتدر ایران را مرورمی‌کنند.

مظلومیت انسانی آزاده و صدر اعظمی مقتدر که برغم دشمنی و دسیسهاستعمار گران توانست ، کمتر از سه سال و دو ماه از عمر صدارت خود منشاخدمات فراوان و تحولات سرنوشت ساز به ایران باشد.

بی شک از میرزا تقی خان امیر کبیر باید به عنوان متدینی وطن پرستو اصلاح طلبی سیاستمدار نام برد که سودای به جز خدمت به کشور و مردمنداشت.

او یک تنه توانست در مقابل دسیسه‌ها ی استعمار بایستد و در نهایتبا تاسی از مولای خود حضرت علی (ع) خون خود را فدای آرمانهای بلند خودکند.

امیر کبیر در کنار دهها اقدام نو و خیر خواهانه خود برای نجاتکشور از تکه تکه شدن به دست اجانب و استعماگران رشادتهای فراوانی از خودنشان داد و بحق برای استقلال و تمامیت ارضی کشور جوانمردانه جنگید.

او امیر و زمامداری تشنه خدمت و شایسته تحسین است که باید ، نام و خدمات او همواره در تاریخ ایران بدرخشد.

این که چرا ناصرالدین شاه ، امیر را به کاشان تبعید کرد ، جایسووال و بررسی دارد و برخی دلیل این تصمیم شاه را وجود باغ زیبای فین وحکومت شاهزادگان قاجاری بر این خطه می‌دانند.

میرزا تقی خان امیر کبیر که نام اصلی او محمد تقی است در سال ‪۱۳۲۲‬هجری قمری در روستای هزاوه در دو فرسخی شمال غربی شهرستان اراک بهدنیا آمد.

کاوه حسابی یکی از نویسندگان درباره این مرد بزرگ می‌نویسد:میرزا تقی خان امیر کبیر، صدراعظم مشهور دوره؟ ناصرالدین شاه قاجار.ناماصلی او محمد تقی بوده، که بعدها تقی گفته می‌شد ، به لحاظ لیاقتی که ازخود نشان داد، توانست عناوین و القابی همچون کربلایی محمد تقی- میرزامحمدتقی خان- مستوفی نظام- وزیر نظام- امیر نظام- امیر کبیر- امیر اتابکاعظم( شوهر خواهر ناصرالدین شاه )را بدست آورد.

محمد تقی پسر کربلایی قربان، آشپز میرزا عیسی قائم مقام اول بودکه در خانه قائم مقام تربیت یافت و در اوایل جوانی به سمت منشی قائم مقاماول به خدمت مشغول گشت و مورد عنایت رجل سیاسی دانشمند قرار گرفت و بعدهادر دستگاه قائم مقام دوم نیز مورد توجه واقع شد تا جایی که وی را همراههیاتی سیاسی به روسیه فرستاد و در نامه‌ای در مورد هوش و نبوغ میرزا تقیخان چنین نوشته:
خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می‌گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.

در این ماموریت که برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف که در ایران رخداده بود، انجام می‌شد، از تزار روسیه معذرت خواست و طوری عمل نمود کهمورد تائید و پسند تزار و دربار ایران قرار گرفت. امیرکبیر در سفر بهروسیه به موسسات فرهنگی، نظامی و اجتماعی آنجا توجه نمود و به این فکر بودکه راه ترقی ایران نیز داشتن دانشگاه و تشکیلات نظامی و فرهنگی منظم است.

دومین ماموریت وی رئیس هیات سیاسی ایران به ارزنه الروم برای حلاختلاف مرزی بین ایران و امپراتوری عثمانی بود. در این ماموریت که نزدیکبه دو سال طول کشید علاوه بر آشنایی با زدو بندهای سیاسی شرق و غرب بادلیری خاصی توانست اختلاف مرزی را به نفع ایران پایان دهد و محمره و اراضیوسیع طرف چپ شط العرب را که مورد ادعای عثمانی‌ها بود به ایران ملحق کرد.این اقدام و پیشنهادهای مفید امیرکبیر، مورد عناد و حسادت حاجی میرزاآغاسی قرار گرفت.

چون محمد شاه فوت کرد ، ناصرالدین میرزا که قصد حرکت به تهران ونشستن بر تخت سلطنت را داشت نمی‌توانست حتی هزینه سفر خود و همراهان را بهتهران تهیه کند در این هنگام که امیرکبیر در تبریز و ملقب به امیر نظامبود با ضمانت شخصی پول فراهم کرد و ناصرالدین شاه را به تهران آورد امادرباریان حتی مهد علیا مادر ناصرالدین شاه که در زد و بندهای سیاسی خارجیدست داشت مخالف امیر بودند، ولی ناصرالدین شاه هر روز بر مرتبه و مقامش میافزود تا جایی که ملقب به امیرکبیر و صدراعظم گردید. در مدت کوتاهی کهامیرکبیر صدراعظم بود(در حالی که ناصرالدین شاه در آغاز سلطنت فقط ‪۱۶‬سال داشت) با نبوغ خاص و احساسات پر شور میهن پرستی خود، اقداماتی بسارزنده کرد.

نخست به امنیت داخلی پرداخت. سالار را که در خراسان گردنکشیمی‌کرد و از جانب روس‌ها و انگلیسی‌ها حمایت می‌شد سرکوب کرد. درنامه‌هایی که به نمایندگان سیاسی و نظامی روس می‌نوشت و در جواب‌هایی کهمی‌داد، دلیری و ثبات رای و میهن پرستی موج می‌زند.

پس از برانداختن سالار از خراسان، فارس و بلوچستان را آرام ساختو در همه مناطق عشیره‌نشین و هر جا که ممکن بود آشوبی برخیزد قراول خانهایجاد نمود و در سراسر مملکت امنیت برقرار گشت.

در دوره صدارت امیرکبیر ترکمانان که همواره از مدتها پیش به نقاطدور و نزدیک مناطق اطراف خود حمله می‌کردند به هیچ اقدام خلافی دست نزدند.

امیرکبیر اقدامات فراوانی در دوره کوتاه صدارت خود ، همچون ایجادامنیت و استقرار دولت، تنظیم قشون ایران به سبک اروپایی، ایجادکارخانه‌های اسلحه سازی، اصلاح امور قضایی، جرح و تعدیل محاضر شرع.تاسیسچاپارخانه، تاسیس دارالفنون، فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات ،ایجاد روزنامه و انتشار کتب ، ترویج ساده نویسی و لغو القاب، بنایبیمارستان و رواج تلقیح عمومی آبله، مرمت ابنیه تاریخی، مبارزه با فساد وارتشاء ، ترویج صنایع جدید، استخراج معادن، بسط فلاحت و آبیاری، توسعهتجارت داخلی و خارجی، کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور، تعیین مشی سیاسیمعینی در سیاست خارجی و اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه از جمله خدماتارزشمند امیر کبیر است.

اقدامات انقلابی و ملی امیرکبیر سبب شد که گروهی استفاده جو،بنای تحریک نسبت به وی بگذارند تا جایی دسیسه و دشمنی افرادی فرصت طلب ونوکر استعمار همچون آقاخان نوری و مهدعلیا و کوته بینی و نادانی ناصرالدینشاه موجب شد تا در ‪ ۲۰‬محرم ‪ ۱۲۶۸‬هجری قمری، امیرکبیر از صدارت معزولشود سر انجام به فرمان ناصرالدین شاه و به دست نالایقی چون حاج علیخانمراغه یی معروف به حاجب الدوله به طرز فیجعی در حمام فین کاشان به شهادترسید.


ماخذ : http://www2.irna.ir/fa/news/view/menu-273/8710211868095301.htm

http://www.khabarfarsi.com/news-472593.htm